Dara Kolahi - Barmigardeh lyrics

Published

0 110 0

Dara Kolahi - Barmigardeh lyrics

؛{همخوان}؛ برمیگرده، خورشید برمیگرده اون روز برمیگرده، توهم برمیگردی برمیگردی برمیگرده، عقربه بر میگرده ثانیه بر میگرده، توهم بر میگردی بر میگردی ؛{قسمت 1}؛ یکی بود، یکی نبود ولی هیچکی اون یکی نبود گفت قلبمو محکم بگیر دستت با اون میوه ممنوع رو بچین قبلش گفت نوک چاقوتو رو بگیر سمتت بلند اسممو بگو و بمیر بعدش گفت قسم، به این لحظه به این قلب که تیکه تیکست من یه دردم که ازش دردا مینالن اگه امشب بریم من تا فردا بیدارم فردا میخوابم اما نی راحت میپرم از خوابه تنهایی بازم یادمه گفتی من تنها رفیقه تنهایی هاتم چرا باز دارن ابرا میبارن، ها؟ چرا؟ یه هفتس که بارون میاد فکر تو با بارون آروم میاد میگه، یه روزی اون برمیگرده ولی دیره چون اون روز من میرم هه میگه، هیچ چیز مثه همیشه نیست میگم رسمشه هیچکی تا همیشه نیست این یه شعر عادی نبود حرف من و بارون بود و زمین خیس ؛{همخوان}؛ برمیگرده، خورشید برمیگرده اون روز برمیگرده، توهم برمیگردی برمیگردی برمیگرده، عقربه بر میگرده ثانیه بر میگرده، توهم بر میگردی بر میگردی ؛{قسمت 2}؛ من میخوام باهات قدمای هر شبُ از این قصه ی ورقای اولُ پر کنم باهات خلأ های قلبمُ مرور کنیم کلمات قبلاُُ اگه نباشی که زود نمیخوابم اگرم باشی به روت نمیارم میدونم فکر نمیکنی بهم آخه دیگه تورو به زور نمیخوام من ولی میگم برمیگردی شاید خیال خونه کاشکی صبر میکردی رفتی، وقتی منو کردی درگیر تو سختی تو چقدر تغییر کردی بهم بگو کیا عوضت کردن بهم بگو کیان بغلت هر شب ما که کلی خاطره داشتیم همه اینا از سرش رفت، نه!؟ ؛{همخوان}؛ برمیگرده، خورشید برمیگرده اون روز برمیگرده، توهم برمیگردی برمیگردی برمیگرده، عقربه بر میگرده ثانیه بر میگرده، توهم بر میگردی بر میگردی ؛{قسمت 3}؛ برمیگرده برمیگرده فکرش میکنه تحریکم هی کلی خیال خام توی سرم میشه روی ورقای تقویمم شعر میگم بیخیالش وقتی رفته زندگی بدون اون چه فرقی کرده قدرشو نمیدونی وقتی هستش وقتی رفت، چشیدی تلخی طعمش وقتی دستش، نمیاد روی صورتم نمیاد شده دور ازم میدونستم که اشتباس کارم ته دلم من یه اعتراف دارم یکمی نه یکمین کرد بش شدیدا دارم حس بدی من حیف نمیگم من یه فکر خودم تو بودی بهترینم تو هنو فکرمی نه گفتی آرزومه یه روز تورو چت نیبینم باید بهت بگم این حس یه عذابه خاطره ی نحس قصه برامه اون تلفن و برداشت و زنگ زد بت منم کردم جلو این جنده خرابت شاید یه روزی بر میگرده نه!؟ مثکه محاله ؛{همخوان}؛ برمیگرده، خورشید برمیگرده اون روز برمیگرده، توهم برمیگردی برمیگردی برمیگرده، عقربه بر میگرده ثانیه بر میگرده، توهم بر میگردی بر میگردی برمیگرده، خورشید برمیگرده اون روز برمیگرده، توهم برمیگردی برمیگردی برمیگرده، عقربه بر میگرده ثانیه بر میگرده، توهم بر میگردی بر میگردی